ای دست های سبز برایم دعا کنید
اي دست هاي سبز برايم دعا کنيد ...
از انتظار سرخ دلم را رها کنيد ...
در ما غمي نشسته به تنهايي غروب ...
مردان آفتاب نگاهي به ما کنيد ...
سرما تمام وسعت ما را فرا گرفت ...
اي خشمهاي صاعقه ؛آتش بپا کنيد ...
تا دشت هاي تشنه دعا گويتان شوند ...
اي ابرها به گريه ما اقتدا کنيد ...
از ذوالفقار سرخ عدالت حيا کنيد ...
چيزي نمانده است به ساحل ...
ولي هنوز امواج وحشي اند ...
رفيقان دعا کنيد
از انتظار سرخ دلم را رها کنيد ...
در ما غمي نشسته به تنهايي غروب ...
مردان آفتاب نگاهي به ما کنيد ...
سرما تمام وسعت ما را فرا گرفت ...
اي خشمهاي صاعقه ؛آتش بپا کنيد ...
تا دشت هاي تشنه دعا گويتان شوند ...
اي ابرها به گريه ما اقتدا کنيد ...
از ذوالفقار سرخ عدالت حيا کنيد ...
چيزي نمانده است به ساحل ...
ولي هنوز امواج وحشي اند ...
رفيقان دعا کنيد
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۸۶ ساعت 10:33 توسط از دیار آشنا
|
من به آمار زمين مشکوکم ...اگر اين سطح پر از آدم هاست پس چرا اين همه دلها تنهاست ؟؟؟؟