بارها خواستم اینجا رو ببندم و دیگه آپ نکنم


اما هربار با خودم گفتم فقط اینجا رو دارم که میتونم دردو دل هام رو بگم و ذره ای آروم بشم

.

.

کاش میدونستی با من چه کردی!!!


بوسه ای بخشید و خوابم کرد و رفت

با لب لعلش خرابم کرد و رفت

با نگاهش جسم و جانم را بسوخت

بعد هم عاشق خطابم کرد و رفت

رهزن دل بود چشم مست او

ز آتش عشقش کبابم کرد و رفت

اشک ریزان همچو شمعی تا سحر

سوختم چندانکه آبم کرد و رفت

عاقبت در جمع عاشقهای خویش

عارفانه انتخابم کرد  و رفت

دید رسوا گشته ام در محفلش

بی وفا آخر جوابم کرد و رفت

عشق من آمد ببالینم شبی

با نوای بوسه خوابم کرد و رفت